همیشه قرار نیست آفتابی باشه.
- ۰ نظر
- ۲۳ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۳۰
کاش میشد همه چی رو همونجوری که بقیه تجربه میکنن تجربه کنیم
مثلا اونجوری که اون آهنگ تو گوششون پخش میشه و حس و حالی که بهشون دست میده اگه اون آهنگ اونا رو یاد چیزای سخت میندازه یا یا همون اوکتاو که یهو ضربه میزنه وسط آهنگ بعد میره تو یه خاطره و یهو غمگین یا شاد یا دلگیر یا دلتنگ یا دلشکسته یا ذوق زده میشه رو تجربه میکردیم.
اینجا صداها خوب شنیده نمیشه
ولی از قیافه ها معلومه یکی
هر روز که آینه رو نگاه میکنم انگار همون آدم خیلی سال پیشم. چون آینه ها نمیذارن متوجه ذره ذره زیاد شدنِ چین و چروک هاتون بشین! حتی متوجه آویزون شدن پوستِ زیر چشم و ماهیچه های اطراف لبتون هم نمیشید. موها یکباره سفید نشدن، دونه دونه، شاید چندتاشون وقتی خواب بودی دراومدن. حتی ممکنه همون لحظه جلوی آینه یکی از اون تیره ترینهاش رنگش رفته باشه. اما آینه اونقد پدرسوختهست که نذاره متوجه بشی قیافت داره عوض میشه! شاید نمیخواد از دستش ناراحت بشی وگرنه منظور خاصی نداره. این وظیفه میخکوب کننده رو میسپاره یکی دیگه انجام بده!
الان تصادفا توی یه گروه مجازی عکس دختری که سالها پیش باهاش دوست بودم رو دیدم