روزی ساده دلی دو عدد گنجشک گرفت و به بازار رفت تا آنها را بفروشد. در بازار هر دو گنجشک را به شخص مکّاری سپرد تا دستی به آب برساند و برگردد.
شخص مکّار، یکی از گنجشکها را در کیفش گذاشت.
ساده دل وقتی برگشت و فقط یکی از گنجشک ها را در دست آن مرد دید با تعجب پرسید:
"پس اون یکی کو؟!"
- ۰ نظر
- ۲۸ فروردين ۰۲ ، ۱۸:۰۳